خاطرات من 6

پس از آن که گمرک را بیشتر شناختم و با مقررات قاچاق و بخشنامه ها و روال کار آشنا شدم ، گزارش پرونده ها را بهتر می نوشتم و با گذشت حدود یک ماه از شروع به کارم، روزی مدیر به من گفت : گزارشهایت روز به روز بهتر می شود . از اینکه مدیری متوجه کارمندان خود بود و پیشرفت و پسرفت آنها را در نظر داشت ، خوشحال بودم زیرا ...

در آن شرایط خود را باور کردم و از طرفی فهمیدم مدیر شهامت اقرار به حق دارد و دهن بین نیست . به دستور مسئول دایره موظف شدم تمام پرونده های سال های گذشته را بازبینی کنم تا اگر برای اختتام ، اقداماتی می طلبند ، انجام گیرد و الاّ مختومه و به بایگانی راکد منتقل شوند . این کار مرا بیشتر و بیشتر با جزئیات کار آشنا می کرد ، اگر چه همکاران از دستور رئیس ، برداشت دیگری داشتند . این روش می تواند برای آموزش کارشناسان حقوقی گمرکات به کار گرفته شود و در آغاز خدمت از آنها خواسته شود برای مثال 50 پرونده مختومه را مطالعه و در مورد آن گزارشی در برگیرنده نتیجه و اظهار نظر تهیه کنند و این گزارش ها از سوی دفتر حقوقی و قضایی گمرک ایران بررسی و تائید یا دوره کارآموزی تجدید شود . بعلاوه اگر کارشناسان حقوقی ، (( حقوق )) را نفهمیده باشند و اصول و موازین حقوقی را شالوده کار خود قرار ندهند اسباب بی ترتیبی و تشتّت در اظهار نظرها و به دنبال آن ظلم در حق مردم یا سازمان فراهم می شود . چنین کارشناسانی به جای آنکه مشاور حقوقی باشند و در تصمیمات مدیران تاثیر بگذارند صرفاً به ابزار اجرای دستورات مدیران تبدیل می شوند و در این صورت بودن یا نبودن آنها در سازمان فرقی نمی کند . گاه مدیران از عاقبت دستورات خود آگاه نیستند بنابراین بیمی نداشته ، راحت دستور می دهند و ممکن است خود و سازمان را گرفتار کنند . اینجا نقش کارشناس حقوقی نمایان می شود که باید طبق قانون مشاوره بدهد نه اینکه برای خوش آمد مدیر ، وی را تایید و بر ادامه اشتباه او کمک کند .