خاطرات من 3

بالاخره بعد از گذشت چند ماه ، در قسمت منازل سیمانی ، خانه ای تحویلم دادند که دیوارهایش مرطوب و کفش نمناک بود چنانکه مسئول توزیع نفت شهرک هم از آنجا فرار کرده بود . بالاخره آن منزل ، باعث آرامش ما در آن شهرک سوت و کور شد . اما کار در دایره حقوقی مطابق میل پیش نمی رفت .

خاطرات من 2

مدیر با مسئول دایره حقوقی تماس گرفت و ایشان را به بالا فراخواند تا معارفه صورت گیرد . با چهره ای رنگ پریده وارد شد و با لبخندی سرد مرا پذیرفت . مدیر گفت : سعی کن در گمرک درست و صادقانه کار کنی سپس در اتاق کارشناسان دایره حقوقی جای گرفتم . در این اتاق مردی کهنه کار بود که میزش نقطه جمع ارباب رجوع بود و در اولین روز کاری به من گفت که نحوه نامه نگاری اداری را به من یاد خواهد داد .

خاطرات من

صبح زود پانزدهم شهریور 1378 از اتوبوس تهران – ماکو پیاده شدم . خوب یادم هست که در اتوبوس جوانی در کنارم  نشسته بود و ماکو را شهر کوچک و آبادی که در آن همه یکدیگر را می شناسند معرفی می کرد و می گفت خیلی خوب شده که در گمرک بازرگان شروع به کار می کنم از میدان امام

...

اطلاعیه شماره یک

اطلاعیه شماره 1

سخنان سودمند

دکتر عباس معمارنژاد ( نشریه گمرک ایران شماره 599 ص 6 )

( در این بسته { بسته سیاسی پیشگیری و مبارزه با قاچاق و تخلفات گمرکی } همچنین تاکید کرده ایم که از 01/07/90 به کسانی که دارای تخلف گمرکی هستند ، تسهیلات نخواهیم داد . به عنوان مثال ضمانت نامه بانکی به آنها نمی دهیم و آنها موظف هستند حقوق ورودی کالاهایی را که وارد می کنند به صورت نقد بپردازند . تخلف گمرکی هم مشتمل بر جعل اسناد، کم اظهاری یا بیش اظهاری چه از نظر ارزش ، چه مقدار و چه تعداد و افرادی است که پرونده قاچاق داشته و در مراجع قضایی محکوم شده باشند . )